31 سال بعد ...
دوازده بهمن 57
خیلی خوشحال بود. دل تو دلش نبود.
نمی تونست بمونه توی خونه.
چادرش رو سر کرد ، دست دخترش رو گرفت و رفت برای بهشت زهرا ...
نه دی 88
خیلی ناراحت بود. بغض گلوش رو گرفته بود.
نمی تونست بمونه توی خونه.
چادرش رو سر کرد ، نوه اش رو بغل کرد و رفت برای راهپیمایی ...

+ نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۰ ساعت 17:49 توسط رسا
|